
غرور و تعصب، شاهکار جین اوستین، داستاننویس مشهور پایان سدۀ هجدهم و اوایل سدۀ نوزدهم انگلستان است. نویسنده با به تصویر کشیدن هنرمندانۀ صحنههایی از زندگی معمولی و روزمرۀ چند خانواده، داستانی شیرین و دلپذیر خلق کرده است. مادر سبکسری که میکوشد دخترانش را شوهر دهد، جوانی از خاندان اشراف که از فرط «غرور» به همۀ زنان به دیدۀ خردهگیری مینگرد، دختری زیبا و شوخطبع که با «تعصب» شدیدی از این جوان بیزار است، و جوانی زیبا و توانگر ولی ساده و زودباور که به سبب مداخلۀ ناروای دوستش، دختری را که از دل و جان دوست میدارد ترک میکند، از بازیگران این داستاناند. شیرینی و گیرایی این داستان به حدی است که خواننده پیش از به پایان رسانیدن کتاب نمیتواند آن را زمین بگذارد و بسا که بعد از اتمام داستان چند بار آن را بخواند. شاید به همین مناسبت بوده که دیزرائیلی، نویسنده و سیاستمدار معروف انگلستان، آن را هفده بار خوانده است.